اَهــلُ البـَـــصَر

اَهــلُ البـَـــصَر

وصـلــی بـه طــول مـدت هجـرانــم آرزوسـت .....!

* اللّـهم نَشـکــو إلَیـک غِیـبـةَ إمـامُـنــا *

________________________________

اَینَ المُرتَجی لِاِزالَةِ الجَورِ وَ العُدوانِ
.
.
.
برای آمـدنت کدام ســند تـاریخ را باید واســطه کرد

دستــــهای بســته ی حـیـدر

یا پهـــلوی شکســته مـــادر را...!

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید علی حسین گشول» ثبت شده است

من اگر برخــیزم تو اگر برخــیزی . . . !

"هو الودود"


:خود حضور یک جوان مومن و متدین و متشرع در یک مجموعه ی روستایی ، در بین جوانان، در بین 


مردم، مظهر مجسم آیه ی قرآن است؛ آنها را به دین، به انقلاب، به معنویت، سوق می دهد ...




و من . . . ! 


له می‌شوم درون خودم ! 


می‌بازم خودم را ! حالم از ذهن شهری دود خورده‌ام به هم می‌خورد . . .



نام گروه متبرک شده بود به نام مادرمان حضرت زهرا ...


ظاهرا مسئولیت گروه با بنده حقیر بود ولی دست خانوم را در لحظه لحظه سفر حس میکردم که بالای سرمان است ....


هرچه بود از خودش بود!


کاش میشد همه حرفها را نوشت...!



+ یادواره تنها شهید روستا با حضور مادر شهید و جمعی از اهالی ...

×شهید علی حسین گشول×





پ.ن:

تو این یه هفته ای که ما نبودیم و دسترسی به نت نداشتیم کلی اتفاق افتاد از سقوط هواپیما بگیر تا نطق جنجالی و توهین آمیز شیخ حسن روحانی ... به قول شاعر:

ای که میگفتی
بهشت رفتن
به جبر و زور نیست!
رحم کن
سوی جهنم
هل نده ما را
حسن ... !!!


دیگه بهتره سکوت کنم ...!



افسر نوشت:

هفت ماه بود منتظر اعلام موضع صریح حضرت آقا در رابطه با مذاکرات هسته ای بودم ... اگر چه آقا چندین بار اشاراتی به عدم خوشبینی در رابطه با نشستن پای میز مذاکره داشتند ولیکن  سخنرانی هفته ی گذشته ایشون چراغ راهی بود برای دیپلمات های موفق!! کشور ...!

امیدوارم تجربه ای تلخ تر از سعدآباد رقم نخوره ... که به عقیده ی من اتفاق افتاده ولی با یه ادبیات دیگه!


أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ