اَهــلُ البـَـــصَر

اَهــلُ البـَـــصَر

وصـلــی بـه طــول مـدت هجـرانــم آرزوسـت .....!

* اللّـهم نَشـکــو إلَیـک غِیـبـةَ إمـامُـنــا *

________________________________

اَینَ المُرتَجی لِاِزالَةِ الجَورِ وَ العُدوانِ
.
.
.
برای آمـدنت کدام ســند تـاریخ را باید واســطه کرد

دستــــهای بســته ی حـیـدر

یا پهـــلوی شکســته مـــادر را...!

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

أَلسَّــــلامُ عَـلَـى الشَّـیْـبِ الْخَـضـیـبِ

"هوالودود"



مقتـل نوشته روی تنت پاگذاشتند؛
ازبس که روی خــاک زدی دست و پا حُـسـیـن!

هرضربـه را برای رضای خــــدا زدند؛ 
شمشیر و نیزه و سنگ، حتی عصا حُـسـیـن!

مقتل نوشته پیـــکر تو نرم گشته بود؛
با هرنســیم،جسم تو شد جابـجا حُـسـیـن

مقتل نوشته نیزه به پهـــــــلوی تو زدند؛ 
حتما شبیه مــادرتان بی هوا حُـسـیـن!

مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند! 
چون ازجلو بریده نشـــد،از قفا حُـسـیـن!





آجرک الله یا صاحب الزمان

فدای وجود نازنینتان شوم که امروز سخت ترین روز است برایتان ...


+مداحی حاج میثم مطیعی



عشق نوشت:

دستش که به آب خورد...یادش افتاد وصیت های عـــلی  را...

"کنارش بمان مظلوم تر از او نیست."

چنان سراسیمه بازگشت که دســت هایش را جاگذاشت . . .!

+السَّــلامُ عَلَی الأعضاءِ مُــ قَــ طّــ عــ اتـــ




خــواهرم ... 

شب آخر وصیتی دارم، در نمـــاز شبت دعــایم کن 

ظهـــرِ فـــردا به خنــده ای خواهر، راهیِ وادیِ منـــایم کن 

باغ سرســبز خاطراتت را، غصــه، پاییز می کند زینب

گوش کن شـــمر خنجـــر خود را، آن طرف تیـــز می کند زینب 

عصر فردا از اهل بیت رســـول، زهــر چشمی شدید می گیرند 

وقت تاراج خیمه های حرم، چند کودک ز ترس می میرند...! 


افسر نوشت:

حتی جان کری  هم فهمید "عدم توافق بهتر از یک توافق بد است" !!!


أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ