اَهــلُ البـَـــصَر

اَهــلُ البـَـــصَر

وصـلــی بـه طــول مـدت هجـرانــم آرزوسـت .....!

* اللّـهم نَشـکــو إلَیـک غِیـبـةَ إمـامُـنــا *

________________________________

اَینَ المُرتَجی لِاِزالَةِ الجَورِ وَ العُدوانِ
.
.
.
برای آمـدنت کدام ســند تـاریخ را باید واســطه کرد

دستــــهای بســته ی حـیـدر

یا پهـــلوی شکســته مـــادر را...!

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

ما عشـــق را پشتِ در این خانه دیدیم ...!

دیر آمدم، دیر آمدم ...  داشت می سوخت

هیئت، میـــان "وای " داشت می سوخت

دیــــوار دم می داد ،  بر ســـینه می زد

محــــراب می نالید و منبـــر داشت 

جانــکاه، قــــرآنی که زیر دست و پا بود

جانکاه تر آیاتِ  داشت می سوخت

آتش ســـرایت داشت؛ هیئت کربــلا شد

باغ خـــــدا یک بار دیگر داشت می سوخت

یاد  افتادم آن شب  می خواست

ناصر که آب آورد ســـــنگر داشت می سوخت

آمد صدای ســـوووت؛ آب از دستش افتاد

 زخمی بود  داشت می سوخت

سریند  محـسن غرق خون بود

 از سجده که سر برداشت، می سوخت

باید به یاران  می رسیدم

خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت

برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست

در  سر تا پای  داشت می سوخت

دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند

گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت

شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه

دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت

ما عشـــــق را پشت در این خانه دیدیم

زهــرا در آتش بود؛ حیــدر داشت می سوخت


دل نوشت:

شرمگینم از اینکه تنهــــا نام مبارکتان را به یدک میکشم مـــادرجان

خیلی دل تنگِ بقیعم ... فکر نمیکردم اینقدر گرفتارم کنه. کــــم آوردم به دادم برس:(

(عکس از خودم)


بی ربط: مراقــب " بار آخـر " هایـی باشیــم که " بار آخرتمان " را سنگین می کند ...! 


  • خـــــادم الرضـــــا

بقیع

حضرت زهرا

در

کربلا

فاطمیه

وای مادر

نظرات  (۵)

  • مدیون زهرا سلام الله علیها
  • سلام بزرگوار.تسلیت عزای حضرت مادر.............

    ما عشـــــق را پشت در این خانه دیدیم

    زهــرا در آتش بود؛ حیــدر داشت می سوخت
    پاسخ:
    پیراهن ســـیاه تو ما را بزرگ کرد
    کعبه به یمن رخت سیاهش مظم است

    الســـلام علیکِ فاطمة الزهرا بنت رسول الله

    ممنون بابت حضورتون ... یاعلی
  • باران نم نم...
  • سلام

    عکس زیبا...

    حس دلنوشت قوی...

    تسلیت...

    پاسخ:
    سلام

    ممنون ...لطف شماست

    ان شاالله تو دنیا از زیارتشون و در قیامت از شفاعتشون بهره مند بشی
  • علی مع الحق
  • بگذارید بگویم که علی تنها بود.....

    یک طرف لشکر اعدا و ولی تنها بود......

    او علی بود .. ولی بود .... یل خیبر بود .....

    مایه ی فخر خدا بود ولی تنها بود ......

    پیش چشمش همه ی هستی او جان می داد ...

    خندقی خون به دلش بود ولی تنها بود ......

    ننگ بر مردم این شهر که بودند همه .....

    شاهد فاجعه و قتل و علی تنها بود .....

    وبلاگت عالیه. اجرت با مادر سادات.
    پاسخ:
    میدانی...
    داستان سیلی خوردن از مدینه شروع شد
    کربلا را هم که میدانی
    نگویم بهتر است!
    ممنون از توجهت
    یاعلی
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • هرکس که بهار روح و جانش زهراست
    از اول فصل بیقرار و شیداست
    امسال بهار فاطمی در راه است
    سالی که نکوست از بهارش پیداست
    پاسخ:
    آب! بسوزد دلت

    خاک! شود خاکِ عـــــزا بر سرت

    باد! پریشان شوى... 

    چشــــم! الهى که ببارى فقط.... 

    پیش نگـاه شما ، 

    مـــــادر خورشید سوخت


    پ.ن: الا ای چـــــاه یارم را گرفتنـــد


  • امیـــــد ...
  • دستــم کـــه جــــایـی نـمــی رســـد؛

    دلـ ـ ـم بــه دامـــــانـتــــ!

    فـــکــری بـــه حـــالـم کـــن خــــــــدا ....!

    لینک شدید ....
    پاسخ:
    ان شاالله به حق حضرت مادر حاجت روا بشید.
    حدیث کسا زیاد بخونید من حاجتها ازش گرفتم!
    یاعلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">